آقای خامنه ای!دستور بدهید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::شهداء , جبهه و جنگ
::فرهنگی و هنری
::علمی و فناوری
::خبری
::اقتصادی
::سیاسی
::عقیدتی
::ورزشی
::اجتماعی


در سازمان بیلدربرگ چه میگذرد؟ - فراماسونری
سربازان امام مهدی (عج)
اثبات در قید حیات بودن امام زمان (عج)
مجموعه مقالات و کتب الکترونیکی در زمینه جنگ نرم
تهاجم فرهنگی، مرگ تدریجی یک ملت
دوکوهه؛ سجده گاهي به وسعت آسمان
یا فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
غرب از ایران اسلامی می‌ترسد؛ نه ایران هسته‌ای
باز هم جمعه و چشم انتظاری ما …
چرا آمریکایی‌ها از نیروی قدس می‌ترسند؟
ما همه حاج قاسم هستیم
اسرائیل هرگز در قواره تهدید کردن و اقدام علیه جمهوری اسلامی نیست
رهبر معظم انقلاب: هر تجاوزی را با سیلی محکم و مشت پولادین ارتش، سپاه و بسیج پاسخ می‌دهیم
سید حسن نصرالله:ایران رهبری نمونه در جهان دارد
به مناسبت شهادت سردار مقدم و جمعی از همرزمانش در حادثه انفجار زاغه مهمات
زندگی‌نامه حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای
عکس شهداء را می بینیم / عکس شهداء عمل می کنیم
بسیجی عاشق کربلاست
گزارش دیدار مسئولان از خانواده های محترم شهدا و ایثارگران
شهداء شرمنده ایم . . .
بسیج ارزش است و بسیجی مفتخر به آن
عشق یعنی استخوان و یک پلاک
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون
سفارش آنلاین قلیون
الو قلیون
تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: پایگاه بسیج شهید خدادوست
:: یاور 110

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

bach

سايت مراجع تقليد

 آيت الله سيد علي خامنه اي (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جواد تبريزي (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله محمد تقی بهجت (رحمة الله علیه‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله نوري همداني (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله  سید صادق شیرازی (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله لطف الله صافي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله ناصر مکارم شيرازي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله فاضل لنکرانی (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله سيد علي سيستاني (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله وحيد خراساني (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جوادي آملي (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جعفر سبحاني (مد ظله العالي)

جهت دريافت كد لوگوي مراجع كليك كنيد







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


آقای خامنه ای!دستور بدهید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند

رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟» -آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند! -چرا پسرم؟

 

در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی آیت الله خامنه ای ، رییس جمهور وقت ، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری ، واقع در خیابان پاستور خارج می شد ، در مسیر حرکتش تا خودرو ، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.

 

صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد : «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم» . رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده ؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو.ٰ» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود ، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد ، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: « حاج آقا شما وایسید ، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش ، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره . بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم ، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم».
رییس جمهور گفت: « بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست».
لحظاتی پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان ، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش ، خیس اشک بود . هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید ، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: « سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور  دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت :« سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد. رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت :« اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را » ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: « شما اسمت چیه پسرم؟» پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود ، با هیجان و به ترکی گفت:« آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل  تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت و گفت:‌« افتخار دادی پسرم. صفا آوردی . چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه ی کجای اردبیل هستی؟» مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: « انگوت کندی آقا جان! » رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: « بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم» .آقای خامنه ای گفت: « خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
مرحمت گفت: « آقا جان! من از ادربیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم.» رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟»
-آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت: « آقا جان ! حضرت قاسم(ع)  13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سلم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم . هر چه التماسش می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم. اگر رفتن 13 ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا می خوانند؟ » حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید.  رییس جمهور دلش لرزید.  دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:« پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت :« آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید»
آقای خامنه ای خم شد ، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت : « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و...
کمتر از سه روز بعد ، فرمانده سپاه اردبیل ، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند و لی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا.

مرحمت به تاریخ هفدهم خرداد 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، متولد شد. امام که به ایران برگشت ، مرحمت کلاس دوم دبستان بود. 13 ساله که شد ، دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه. با هزار اصرار و پادرمیانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی ، توانست تا خود اردبیل برود ، اما آن جا فرمانده سپاه جلوی اعزامش را گرفت. مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده ای نداشت. به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت هم سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشقش. فرمانده سپاه آخرش گفت : «ببین بچه جان! برای من مسئولیت دارد. من اجازه ندارم 13 ساله ها را بفرستم جبهه. دست من نیست.» مرحمت گفت : «پس دست کی است؟» فرمانده گفت: «اگر از بالا اجازه بدهند من حرفی ندارم» همه این ها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد. یک بچه 13 ساله روستایی که فارسی هم درست نمی توانست صحبت کند ، دستش به کجا می رسید؟ مجبور بود بی خیال شود. اما فقط سه روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت .
مرحمت بالازاده تنها یک سال بعد ، در عملیات بدر ، به تاریخ 21 اسفند 1363 با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش ، مهدی باکری ، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره ی حضرت قاسم (علیه السلام) گردید.


از مرحمت بالازاده ، وصیت نامه ای بر جای مانده است که متن کامل آن را در زیر می خوانید. وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد 13 ساله اش آرام بگیرد:



وصیت نامه مرحمت بالازاده جمعی لشکر عاشورا ،گردان علی اکبر

به نام خداوند بخشنده مهربان
از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند.
آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین ! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید.
ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.
و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.

کربلا کربلا یا فتح یا شهادت
جنگ جنگ تا پیروزی

منبع: مشرق





:: موضوعات مرتبط: شهداء , جبهه و جنگ، ،

نوشته شده توسط پایگاه بسیج شهید خدادوست در دو شنبه 1 دی 1390


:: شهید حسن تهرانی مقدم
:: بوی انتظار....
:: یا رقیه....
:: سلام بر مهدی فاطمه
:: وهابیت نقطه تاریک جهان اسلام
:: ۹ دلیل برای حمایت ملت ایران از سوریه
:: ولادت پيامبر اسلام حضرت محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله و سلم)
:: اسرار نماز
:: چادری ها . . .
:: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
:: تودیع و معارفه فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج شهید خدادوست الکله
:: اهمیت شرکت در انتخابات
:: میان کوچه چل نامرد و یک زن
:: پیام تبریک به مناسبت پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری
:: صعود سرافرازانه تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی 2014 برزیل را تبریک عرض می نماییم.
:: جزئیات نتایج انتخابات ریاست جمهوری به تفکیک تقسیمات کشوری + جدول
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش ششم)
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش پنجم )
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش چهارم )
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش دوم )
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش سوم)
:: جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان ( بخش اول )
:: شهداء شرمنده ایم . . .
:: شهداء شرمنده ایم . . .
:: فهرست نامزدان شورای شهر های چهارگانه تنکابن
:: زندگینامه شهید آوینی ( سید شهیدان اهل قلم )
:: وصیتنامه شهیدسیدمرتضی آوینی
:: تصویر سازی شهید آوینی
:: تصویر سازی شهید مهدی باکری
:: تصویر سازی شهید علی اکبر شیرودی
:: تبریك میلاد امام علی علیه السلام
:: مولودی های میلاد حضرت علی (علیه السلام)
:: اسامي نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري اعلام شد
:: رجعت 5 پیامبر با امام حسین(علیه السلام) !
:: رجعت نوعی زنده کردن مردگان است
:: چرا نشانه‌های ظهور همه خشن هستند؟
:: خوشا به حال منتظران!!
:: رهبر معظم انقلاب: انتخابات 24 خرداد آزمون افتخارآميز ديگري براي ملت ايران است
:: معنای «لیلة الرغائب» چیست؟
:: هم پیمان با ولایت ، حماسه ای دیگر خواهیم آفرید
:: خصوصیات مطلوب رییس جمهور آینده
:: تأثیر حضور
:: بنده حقیقی خدا کیست؟
:: پاسخ به دو شبهه پیرامون ولایت فقیه !!
:: حضرت زهرا (س)
:: تصاویر هنگام ورود امام به ایران در سال 57
:: يوم الله 22 بهمن
:: مناظره شیخ مفید با خلیفه دوم عمر بن خطاب
:: تعیین وقت ظهور، ممنوع!(2)
:: تعیین وقت ظهور، آری یا خیر؟ (1)





بسم ربّ الشّهداء والصّدیقین پایگاه مقاومت بسیج شهید خدادوست آلکله
pb.khodadust@gmail.com




:: خرداد 1393;
:: دی 1392;
:: آذر 1392;
:: آبان 1392;
:: مهر 1392;
:: شهريور 1392;
:: مرداد 1392;
:: تير 1392;
:: خرداد 1392;
:: ارديبهشت 1392;
:: فروردين 1392;
:: اسفند 1391;
:: بهمن 1391;
:: دی 1391;
:: آذر 1391;
:: آبان 1391;
:: مهر 1391;
:: شهريور 1391;
:: مرداد 1391;
:: تير 1391;
:: خرداد 1391;
:: ارديبهشت 1391;
:: فروردين 1391;
:: اسفند 1390;
:: بهمن 1390;
:: دی 1390;
:: آذر 1390;
:: آبان 1390;
:: مهر 1390;
:: شهريور 1390;

آبر برچسب ها

جشن , پوریم , روز , نحس , رقص , یهود , هولوکاست , ایرانیان , سیزده به در , جشن , پایگاه , بسیج , شهید , خدادوست , آلکله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by pb-khodadust